کد مطلب:153950 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:109

حر خوابش را برای حسین بیان می کند
حر برای اینكه نظر حسین (ع) را درباره ی رفتن به میدان جنگ جلب نماید عرض كرد: یابن رسول الله سواره باشم و با این جماعت بجنگم و ساعتی بعد به فرود آمدن منتهی گردد بهتر است، چون اول كسی بودم كه دل اهل بیت شما را لرزانیدم اجازه دهید اول كسی باشم كه در راه شما با دشمن بجنگم.

و در برخی از تواریخ نیز آورده اند كه عرض كرد: آقای من حسین جان دیشب پدرم را در خواب دیدم، از من پرسید: فرزندم در این ایام كجا بودی و چه كردی؟ گفتم:در راه با حسین بودم كه راه را بر او ببندم.


پدرم گفت: وای بر تو، ترا با حسین پسر پیامبر چه كار؟ لذا می خواهم كه به من اجازه بدهید تا اولین كشته در ركاب شما باشم چنانكه اول كسی بودم كه بر شما خروج كردم [1] .


[1] حياة الحسين ج 3/ ص 197 - نفس المهموم ص 255 الصواعق المحرقه ص 195.